کتاب قمارباز اثری زیبا و مهم از نویسندهی مشهور و تاثیرگذار روس، فئودور داستایفسکی، است. قمارباز، حکایت عشق حریصانهی مردی به قمار است. مردی که با هر برد حرصش بیشتر میشود و پشیمانی در کارش نیست.
فئودور داستایفسکی کتاب قمارباز را از روی زندگی خود نوشته است. زمانی که مهلت کمی برای پرداخت یکی از بدهیهایش داشته است. این اثر را با ترجمهای از جلال آلاحمد میخوانیم.
رمان قمارباز درباره قمار است. درباره آدمهایی که هر چقدر میبرند حریصتر میشوند و هرچه میبازند پشیمان نمیشوند. درباره آدمهایی که همه زندگی خود را به پای شانس میگذارند.
شخصیت اصلی رمان قمارباز، الکسی ایوانویچ است. الکسی معلم سرخانهای است که وارد خانوادهای اشرافی میشود. خانواده ثروت خود را از دست داده و تنها به امید ارثی زندگی میکنند که قرار است بعد از مرگ عمه ژنرال به آنها برسد. الکسی ندانسته عاشق پولینا، خواهر زن ژنرال، میشود. اما پولینا با سنگدلی و بیاعتنایی با او رفتار میکند. با این حال وقتی الکسی به پول نیاز دارد، پولینا به او پول برای قمار میدهد. بار اول شانس با او یار است. شهوت برد او را به سمت قمارهای دوباره و دوباره میکشاند تا حدی که تمام پول خود را میبازد.
همزمان عمه هم که همه منتظر مرگ او هستند میآید. عمه که انگار تازه با جذابیت قمار آشنا شده تمام ثروت خود را در قمار میگذارد. انگار همه سرنوشت خود را در قمار میبینند.حتی الکسی که حاضر است جانش را برای پولینا بدهد تنها راهی که برای رسیدن به او میبیند قمار است.
فئودور داستایفسکی مانند همیشه چنان در تحلیل شخصیتها خوب پیش میرود که در پایان احساس میکنیم آنها را میبینیم و درک میکنیم.
قمارباز برای دوستداران ادبیات روسیه، جذاب و خواندنی است. اگر دوست دارید آثار نویسندگان مشهور را بخوانید، از خواندن قمارباز لذت خواهید برد.
فیودار میخاییلوویچ فرزند دوم خانواده داستایِفسکی در ۳۰ اکتبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. پدرش پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. او در ۱۸۴۳ با درجهٔ افسری از دانشکدهٔ نظامی فارغالتحصیل شد و شغلی در ادارهٔ مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. اما در سال ۱۸۴۹ به جرم براندازی حکومت دستگیر شد. حکم اعدام او مشمول بخشش شد و در عوض او چهار سال در زندان سیبری زندانی بود و بعد از آن نیز با لباس سرباز ساده خدمت میکرد. شهرت فئودور داستایفسکی به خاطر رمانهایش: ابله، قمارباز، برادران کارامازوف و جنایت و مکافات است. داستایفسکی در۵۹ سالگی در ۹ فوریه ۱۸۸۱ در سن پترزبورگ از دنیا رفت.
مادربزرگ با وضعی سرسامآور پیروز شده بود. من در این هنگام درست حال قمارباز را داشتم. دستها و پاهایم میلرزید و شقیقههایم سخت میزد. شک نمیشد کرد که این موردی کاملاً استثنایی بود. این که در عرض ده دور بازی، سه بار صفر بیاید! ولی هیچ چیز تعجبآور به خصوصی در این مطلب نبود.
من خودم، شب گذشته، دیده بودم که صفر سه بار پشت سر هم آمد و یک قمارباز که همه ضربهها را از روی دقت حساب میکرد، همان وقت با صدایی بلند گفت که روز پیش همین صفر فقط یک بار در عرض بیست و چهار ساعت آمده بود.
مادر بزرگ که بزرگترین بردِ ممکن در بازی را کرده بود دیگر با احترام مخصوصی مورد نظر همه قرار گرفته بود.
دسته: داستان های روسی قرن 19م
نویسنده: فئودورمیخائیلوویچ داستایوسکی
مترجم جلال آل احمد
ISBN/شابک: 9786009704347
تعداد صفحات: 258
ناشر: پنگوئن
زبان: فارسی
سایر اطلاعات: – رقعی (شومیز)
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از نگارشاپ خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن دیدگاه جدیدهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.